منبع : سینما با ما
دهه هفتاد را باید دهه تغییرات در سینمای ایران دانست. با اتمام جنگ و شروع دوران تازهای بنام سازندگی فضای جامعه ایران عوض شد. مردم بعد از هشت سال جنگ تصمیم داشتند زندگی کنند و این میل و اشتیاق به زندگی در طبقه متوسط بیشتر از سایر طبقات به چشم میخورد.
در این میان سینما به عنوان یکی از سرگرمیهای مهم طبقه متوسط تلاش میکرد خودش را نو کند و از سنتهای دهه شصتی خود جدا شود. این نوسازی باید خودش را در همه ابعاد نشان میداد. ویترین از همه چیز مهمتر بود و اینجا بود که ویترین سینمای ایران هم نو شد. به جای بازیگران قدیمی چهرههای جدیدی پا به عرصه سینما گذاشتند که با سلیقه مردم در دوران پس از جنگ همخوانی داشتند. ابوالفضل پورعرب ستاره شد، نیکی کریمی به صحنه آمد، خسرو شکیبایی تبدیل به سوپراستاری دوستداشتنی و متفاوت در سینمای ایران شد. همه چیز بیانگر تغییر در جامعه بود.
گذشت و به نیمه دهه هفتاد که رسیدیم، طبقه متوسط در یک تغییر فاز اساسی ماهیت سیاسی هم پیدا کرد. حالا نیازهای این طبقه صرفاً پیشرفت اقتصادی نبود، آنها آزادیهای سیاسی و اجتماعی هم میخواستند و موتور محرک برای رسیدن به این آزادیها جوانانی بودند که در سینما و تلویزیون به دنبال تصویری از خود میگشتند. در پناه تو در چنین فضایی از تلویزیون پخش شد و مثل بمب صدا کرد. داستان یک مربع عشقی در دانشگاه هنر با کلی بازیگر جوان و خوشچهره و تازهکار اتفاق تازهای به حساب میآمد که توجه همه مردم خصوصاً جوانان را به خود جلب کرده بود. پارسا پیروزفر نقشش دچار سانسور شدیدی شد و همین باعث شد کمتر از بازیگران دیگر این سریال دیده شود. اما پیروزفر با اتکا به گذشته پُرباری که داشت و آموزشهایی که دیده بود خیلی زود توانست جای خودش را در سینمای ایران پیدا کند.
کارگردانان مشهور و بزرگ سینمای ایران علاقهمند شدند با بازیگران سریال در پناه تو کار کنند و اینگونه بود که پیروزفر که سابق بر این فقط نقشهای کوتاهی در مجسمه ابراهیم وحیدزاده و پری مهرجویی بازی کرده بود شد یکی از رفقای ضیافت کیمیایی. دلنازکترین و بامزهترین رفیق جمع یعنی کاراکتری به اسم «عبد»، که خوشمزگیهایش چهره دیگری از پیروزفر نشان داد. چهره بازیگری که نمیخواهد اسیر چهرهاش باشد و قصدش این است که بازیهای متفاوتی هم ارائه دهد.
بعد از فیلم ضیافت، فیلم مرسدس پیش آمد که نقش پیروزفر در آن مکمل نقش فروتن بود و بهترین مکمل فیلم، اولین صحنه ورود او به فیلم که دارد در تئاتر شهر یک تئاتر خیابانی یک نفره اجرا میکند هنوز هم یکی از به یادماندنیترین صحنههای این فیلم است. سال بعد پیروزفر مجدداً سری به تلویزیون زد و در سریال قلب من بازی کرد.
بعد نوبت به «شیدا» کمال تبریزی رسید که داستان عاشقانه متفاوت یک رزمنده نابینا به یک پرستار را روایت میکرد. فیلم سر و صدای زیادی کرد و نشان داد پیروزفر از آن بازیگرهایی است که توانایی بازی در هر نقشی را دارد. سال 1382 اما سال متفاوتی شد.
بازی در نقش یوسف مهمان مامان باعث شد بار دیگر توجهات به سمت پیروزفر جلب شود. او در فیلم شوخ و شنگ مهرجویی نقش یک جوان معتاد را متناسب با فضای فیلم عالی بازی کرد. جوانی که از یک خانواده مرفه است اما از ریشههای خود جدا شده و حالا دارد با گردوفروشی روزگار میگذراند در دستان پیروزفر بدل به شخصیتی شد که در میان انبوه شخصیتهای دیگر این فیلم بیش از همه در یاد میماند. معتادی متفاوت از تمام معتادان سینمای ایران با رگههای پُررنگی از طنز که در اتمسفر فیلم بدل به بهترین نقش مکمل کار شده بود.
بعد از مهمان مامان پیروزفر انتخاب عجیبی کرد و بدل به بازیگر اصلی سریال پُرخرج و طولانی مسعود جعفر جوزانی شد. در چشم باد حضور پنج ساله در این سریال باعث دوری او از سینما شد.
در این پنج سال پیروزفر میتوانست به واسطه درخشش در مهمان مامان نقشهای بهتر و ماندگارتری در سینما بازی کند که با حضور در سریال جعفری جوزانی این فرصت را از خودش گرفت.پیروزفر بااستعدادترین بازیگر آن نسل است.
حضور مداوم پیروزفر در تئاتر و بازی در نمایشهای مختلف باعث شده او بازیگر متفاوتی نسبت به دیگر همنسلان خود باشد. او که در جوانی با کارگردان بزرگی مثل بهروز غریبپور و بهرام بیضایی کار کرده بود. هیچگاه ارتباطش با تئاتر را قطع نکرد و بعدها خودش نمایشهای سنگین و پیچیدهای مانند گلن گری، گلن راس و ماتریوشکا را هم به روی صحنه برد. در ماتریوشکا خودش ارتش یک نفره بود و به تنهایی 30 نقش متفاوت را بازی کرد. این حضور متفاوت در تئاتر از پیروزفر بازیگری ساخت که قادر است هر نقشی را درست آنطور که لازمه یک فیلم یا سریال است بازی کند.
میان تمام ستارههایی که در نیمه دهه هفتاد وارد سینمای ایران شدند پیروزفر تنها بازیگری است که توانست پرستیژ خودش را حفظ کند و در هر فیلمی بازی نکند.
ابراهیم وحید زاده کارگردان فیلم «مجسمه» در گفتوگوی اختصاصی با آیفیلم، از چگونگی انتخاب پارسا پیروزفر و رامبد در نقش دانشجو سخن گفت.
به گفته وحیدزاده، در زمان فیلمبرداری «مجسمه» پارسا پیروزفر مشغول تحصیل در رشته نقاشی بود، و رامبد جوان نیز درحال تحصیل در رشته بازیگری بود.
لازم به ذکر است، پارسا پیروز فر و رامبد جوان در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران مشغول تحصیل بودند و ابراهیم وحید زاده به جهت تقریب به واقعیت از دانشجویان این دانشکده برای بازی در فیلم «مجسمه» بهره گرفت.
منبع :آی فیلم
هدیه طرفداران آقای پارسا پیروزفر به مناسب فرا رسیدن روز تولدشون
تولدتون مبارک باشه آقای پیروزفر عزیز
با آرزوی بهترین های زمین و آسمان برای شما
تقدیم به شما