«گلن گاری گلن راس» دومین تجربه کارگردانی پیروزفر در عرصه کارگردانی تئاتر است. او پیش از این در سال 80 نمایش «هنر» اثر یاسمینا رضا را به صحنه برد و تاکنون در نمایشهای «بینوایان» به کارگردانی بهروز غریبپور، «بانو آئویی» به کارگردانی بهرام بیضایی و نمایش «هنر» ایفای نقش کرده است.
نمایش "گلنگری گلنراس" از اول خرداد ماه در سالن شماره یک مجموعه ایرانشهر روی صحنه رفت
«گلن گری گلن راس» یکی ازآثار برگزیده دیوید ممت است که توسط امید روشن ضمیر ترجمه شده و داستان آن در شیکاگو سالهای آغازین دهه 1980میگذرد. میچ و موری رؤسای یک دفتر مشاور املاک، برای بالا بردن سطح فروش، مسابقهای بین فروشندگان دفتر برگزار میکنند، مسابقهای که در آن موفقترین فروشنده، برنده یک کادیلاک میشود و دو نفر آخر اخراج خواهند شد. ظاهراً راهی جز دروغ، رشوه، کلاهبرداری و تقلب در این رقابت سخت وجود ندارد. از دل این بحران، بحران جدیدی زاده میشود، سرقت بزرگی در دفتر اتفاق میافتد، پای پلیس به آنجا باز میشود و همه فروشندگان در زمره مظنونین به سرقت قرار میگیرند.
دیگر عوامل این نمایش عبارتند از طراح صحنه و لباس: آتوسا قلمفرسایی، طراح گریم: سعید ملکان، دستیار کارگردان و برنامهریز: آرش فصیح، مشاور رسانهای: محمد بهرامی، منشی صحنه: سروناز نانکلی، مدیر صحنه: مسعود انعامی، عکاس: حسن طاهری و مدیر روابط عمومی: فروغ سجادی.
داستان فیلم گلن گری گلن راس
داستان این نمایش در شیکاگو - سالهای آغازین دهه ۱۹۸۰- میگذرد ؛ «میچ»و «موری »، رؤسای یک دفتر مشاور املاک ، برای بالا بردن سطح فروش ، مسابقهای بین فروشندگان دفتر برگزار میکنند، مسابقهای که درآن موفقترین فروشنده ، برنده یک عدد کادیلاک میشود و دو نفر آخر اخراج خواهند شد ؛ ظاهراً راهی جز دروغ، رشوه، کلاهبرداری و تقلب در این رقابت سخت وجود ندارد. از دل این بحران، بحران جدیدی زاده میشود؛ سرقت بزرگی در دفتر اتفاق میافتد، پای پلیس به آنجا باز میشود و همه فروشندگان در زمره مظنونین به سرقت قرار میگیرند و ... .
درباره فیلم گلن گری گلن راس
فیلم گلن گری گلن راس به کارگردانی پارسا پیروزفر در سال 1393 ساخته شده است. این فیلم محصول کشور ایران و در ژانر فیلم تئاتر میباشد. در این فیلم رضا بهبودی، پارسا پیروزفر، هومن برق نورد، مسعود میرطاهری، سیاوش چراغی پور، مهدی میلانی , پوریا میاندهی به هنرمندی پرداختهاند.
نمایش «هنر» بعد از کارگردانی داوود رشیدی، در سال ٨٠ به کارگردانی پارسا پیروزفر در آمفیتئاتر فرهنگسرای شفق به صحنه رفت. این نمایشنامه، نوشته نویسنده ایرانیتبار یاسمینا رضا، است که داریوش مؤدبیان آن را ترجمه کرده و پارسا پیروزفر، امید جعفری و سیاوش چراغیپور در آن بازی کردند. «هنر» درباره خرید یک تابلو به قیمت ٢٠٠ هزار فرانک است که تبدیل به یک بحران در رفاقت سه دوست (سرژ، مارک و ایوان) میشود."مارک" تفکر منطقی دارد و به آثار قاعدهمند کلاسیک بها میدهد. در مقابل"سرژ" ذهنیت مدرن دارد و از تابلوی تماماً سفید خود دفاع میکند. دیالوگها در هنر منقطع، مرتبط و تاثیرگذار است و از جنبههای طنز برخوردار است و به دلیل کنش و واکنشهای دلچسب، خواننده آن را مانند یک داستان دراماتیک به راحتی میخواند.
منبع : ایران تئاتر
بانو آئویی نمایشی است که بهرام بیضایی در سال ۱۳۷۶ و ۱۳۷۷ از روی نمایشنامهای به همین نام کارِ میشیما یوکیو در تهران نمایش داد.
هیکارو شامگاهان به بیمارستانی میرسد که آئویی در آن بستری شده. پرستار از آشفتگی حال روانی آئویی میگوید و این که اینک تحت تأثیر دارو به خواب رفتهاست. پس از گفتگویی که در آن معلوم میشود که در شبهای پیشین که هنوز هیکارو به بالین آئویی نرسیده بود زنی آراسته به عیادتش میآمده، پرستار میرود و آن زن مانند هر شب پیدا میشود. زن میانسال همانا یاسوکو روکوجو است که سالیانی پیشتر با هیکارو سر و سرّی داشته. در گفت و شنود میان هیکارو و خانم روکوجو معلوم میشود که روکوجو هنوز دل در گروی هیکارو دارد و عیادتش از آئویی برای شکنجه وی بوده، و این امید هنوز در دل روکوجو زنده است که وصال هیکارو را بازیابد. ولی هیکارو به آئویی وفادار است و از عشق جوانی پشیمان. از روکوجو اصرار و از هیکارو انکار، و در این اثنی آئویی در خواب پریشانتر و پریشانتر میشود. سرانجام پس از بگومگویی روکوجو میرود، و چون هیکارو در پی روان میشود، او را نمییابد. تلفن را برمیدارد و با خانهٔ روکوجو تماس میگیرد. میگویند که روکوجو در خانه بوده و جایی نرفته. با خود روکوجو هم تلفنی حرف میزند، که از ماجرا بیخبر است. در همین حال صدای روکوجو از پشت در میآید که برگشته تا دستکشهایش را که فراموش کرده بردارد. هیکارو مات و مبهوت گوشی تلفن را میاندازد، دستکشها را برمیگیرد و به سوی در میرود. صدای روکوجو از گوشی تلفن میرسد که از سکوت هیکارو گله میکند. در همین حال آئویی با رنج و به حال نیمههشیار برمیخیزد، و میافتد، و میمیرد.
این نمایش از اسفند ۱۳۷۶ تا اردیبهشت ۱۳۷۷، همزمان با کارنامهی بندار بیدخش، در تالار قشقایی تئاتر شهر به نمایش درآمد.
منبع : ویکی پدیا
ایران تئاتر